نویسنده و تصویرگر: سالینا یون
مترجم: معصومه نفیسی
ناشر: بازی و اندیشه
فصل پاییز شده و مثل همیشه قطب پر از برف و یخ است. پنگوئن ماجراجو کنجکاو شده که بداند پاییز در جاهای دیگر چه شکلی است. بنابراین با دوستش بوتسی، پدربزرگ و باقی پنگوئنها تصمیم میگیرد به مزرعه سفر کند.
این وسط پامکین ، برادر کوچولوی پنگوئن هم دوست دارد همراه آنها سفر کند اما او برای چنین سفری هنوز خیلی کوچک است.
وقتی به مزرعه میرسند هر کدام یک کدو تنبل مخصوص خود پیدا میکند. بوتسی هم یک کدو تنبل گرد و بامزه برای پامکین برمیدارد. پنگوئن ماجراجو به دنبال چیزی است که که بتواند پاییز را به پامکین نشان دهد.
وقتی برمیگردند ، پامکین نیست.
پامکین کوچولو بالای صخرهای نشسته بود و به همراه دوستش شیردریایی شروع کرده بودند به تصور کردن پاییز در کرهی ماه و سیارهی زحل و مریخ. اما او دلش میخواهد بداند پاییز واقعا چه شکلی است…
پنگوئن ماجراجو هم با هدیهی سورپرایزی جالب خود آرزوی پامکین را برآورده می کند.